منابع اروپایی اوایل هفته جاری مدعی شدند که نشست وزرای خارجه ایران و 4+1 طی روزهای آتی و در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک برگزار خواهد شد.
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان روز یکشنبه در نشست خبری هفتگی خود با خبرنگاران گفت که تصمیمی برای برگزاری و شرکت در چنین نشستی وجود ندارد و ایران پس از دریافت دستور کار مشخص در این باره تصمیم گیری خواهد کرد.
با فاصله کمی وزیر خارجه فرانسه ادعای برگزار چنین نشستی را مطرح کرد. اما خطیب زاده که وزیر امور خارجه را در سفر به نیویورک همراهی می کند، مجدد تاکید کرد که ملاقات ها با مقامات 4+1 در نیویورک به صورت دوجانبه برگزار خواهد شد و برنامهای برای برگزاری نشست جمعی وزرای خارجه ایران و 4+1 وجود ندارد.
جوسپ بورل، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز عدم برگزاری چنین جلسهای را تایید کرد.
به نظر میرسد خبر برگزاری چنین جلسهای بیش از آنکه واقعیت داشته باشد، تلاشی برای تحمیل چنین دستور کاری بر تهران بود. برخی رسانههای خارجی پیشتر گزارش داده بودند که انریکه مورا، معاون دبیرکل سرویس سیاست خارجی اتحادیه اروپا تلاشهایی را برای برگزاری چنین نشستی داشته است. به همین دلیل منابع و مقامات اروپایی از جمله وزیر خارجه فرانسه به دنبال قرار دادن ایران در عمل انجام شده بودند.
اما به دور از حاشیهسازیها و فضای روزنامهنگاری زرد، پاسخ به این سوال که چرا چنین نشستی در دستور کار نیست و تهران با برگزاری آن موافقت نکرده است.
اولین دلیل این است که نشست وزرای خارجه ایران و اعضای برجام، به همان دلیلی که تا به الان مذاکرات وین شروع نشده است، قرار نیست اتفاق بیفتد. چرا که برگزاری سمبلیک این نشست با هدف گرفتن عکس یادگاری، آن هم بدون داشتن دستور کاری مشخص، فایدهای را در پی نخواهد داشت. کشورهای غربی، بدون تنظیم و ارایه دستور کاری مدون، در پی آغاز مذاکرات هستند، آن هم بدون اینکه نتایج مشخصی در افق گفتگوها دیده شود. بنابراین، چنین شروعی آن هم با پایههای لرزان و بدون مسیر پیش روی مشخص میتواند برای روند مذاکرات مخرب باشد و به طرفهای مقابل این سیگنال را منتقل کند که تاکید ایران بر نتیجه محور بودن مذاکرات - که به معنای رفع عملی تحریمهاست -، شعاری و نمادین است. شروع مشخص و خوب و بهنگام، بهتر از شروع مبهم، نارس و زودهنگام است.
شاید عدهای این بحث را مطرح کنند که چطور در ادوار گذشته نشست جمعی وزرای خارجه کشورهای عضو برجام و ایران در نیویورک برگزار میشد، اما الان نه. نکته اینجاست که همه وزرای خارجه 4+1 در نیویورک حضور ندارند و تا لحظه نگارش این گزارش، عمدتا وزرای خارجه سه کشور اروپایی به نیویورک آمدهاند. اما چون برگزاری نشست وزرای خارجه در این مقطع از جنس «از سرگیری» و «شروع مجدد» مذاکرات است، همه وزرا باید حضور داشته باشند. بنابراین شروع بدون حضور همه وزرای خارجه، شروع محکم و منسجمی برای مذاکراتی با این درجه اهمیت نخواهد بود.
نکته پایانی هم اینکه ایران به طرفهای برجامی اعلام کرده است که مذاکرات طی چند هفته آینده در وین از سرگرفته خواهد شد. بنابراین، تعجیل حساب نشده در آغاز مذاکرات آن هم بدون آماده کردن دستور کار هدفی جز ثبت عکس یادگاری و هدایت ایران در مذاکراتی است که مسیر آن را غرب تعیین کرده است. طبیعتا این مسیر به اعمال محدودیتهای بیشتر علیه تهران، آن هم بدون رفع موثر تحریمها خواهد بود.
زمانی که انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا برگزار شد، مقامات دولت جدید آمریکا به ویژه رییس جمهور این کشور برای مدتی حتی درباره برجام اصلا حرفی را بر زبان نیاوردند. اروپاییها و حامیان این فرآیند صبر پیشه کردند تا دولت آمریکا و تیم مذاکراتی و راهبرد آن شکل بگیرد و بعد از آن مذاکرات از سرگرفته شود. آن روز اروپاییها وکیل مدافع تعلل و کمکاری آمریکا بودند، اما چه شده است که بعد از برگزاری انتخابات در ایران و تغییر دولت در تهران، کمصبرتر شدهاند؟ آنها که در کمال آرامش آمدن دولت جدید در آمریکا را انتظار کشیدند، امروز ایران را به اتلاف وقت متهم میکنند. کلام آخر اینکه اگر اروپا به واقع نگران گذشت زمان به ضرر برجام بود، می توانست با پایبندی به تعهداتش، مانع ایجاد شرایط فعلی شود. اروپاییها باید در پایتختهای اروپاییها و واشنگتن دنبال مقصر باشند نه در تهران.
ارسال نظرات